آخرین به‌روزرسانی:

Ego

ˈiːɡoʊ ˈiːɡəʊ / / ˈeɡəʊ

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable C1

ضمیر، نفس، خود

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

Failing the test made quite a dent in his ego.

رد شدن در امتحان غرور او را جریحه‌دار کرد.

His ego did not let him admit his mistake and apologize.

غرورش به او اجازه نداد که اشتباه خود را بپذیرد و پوزش بخواهد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

His ego is colossal.

خودخواهی او بیش از حد است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ego

  1. noun personality
    Synonyms:
    character self psyche selfdom self-pride self-admiration

سوال‌های رایج ego

ego به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی ego در زبان انگلیسی به معنای «خود»، «خودآگاهی» یا «نفس» است و ریشه در زبان لاتین دارد. این واژه در فارسی اغلب به صورت «ایگو»، «نفس» یا «خودِ فرد» ترجمه می‌شود.

بسته به زمینه‌ی استفاده، ego می‌تواند مفهومی روان‌شناختی، فلسفی یا عامیانه داشته باشد. در زبان رایج، معمولاً وقتی از کسی گفته می‌شود که «ego بالایی دارد»، منظور نوعی خودبزرگ‌بینی یا تمرکز بیش از حد بر خود است. اما در روان‌شناسی، این واژه پیچیدگی‌های بیشتری دارد.

در روان‌شناسی کلاسیک و به‌ویژه در نظریه‌ی زیگموند فروید، ego یکی از سه بخش اصلی شخصیت انسان است، در کنار id (نهاد) و superego (فرامن). Id نمایانگر خواسته‌های غریزی و لذت‌طلبی آنی است، superego نمایانگر وجدان و اخلاق، و ego مسئول ایجاد تعادل بین این دو و تطبیق فرد با واقعیت است. بنابراین، در این دیدگاه، ego نقش مدیر اجرایی روان را بازی می‌کند و کمک می‌کند فرد در جامعه به‌شکلی منطقی، متعادل و مؤثر عمل کند.

در روان‌شناسی مدرن و رویکردهای خودشناسی، ego گاه به عنوان بخشی از هویت تعریف می‌شود که سعی دارد از فرد محافظت کند، اما ممکن است در عین حال باعث فاصله گرفتن از حقیقت یا رشد درونی شود. در این معنا، ego نه بد است و نه خوب، بلکه ابزاری است که اگر بیش از حد پررنگ شود، ممکن است فرد را از دیگران و از خودِ اصیلش دور کند. برای مثال، فردی که به دلیل ترس از تحقیر شدن همیشه نقش قدرتمند بازی می‌کند، در واقع زیر سلطه‌ی ego قرار دارد.

در معنای عامیانه و فرهنگی، واژه‌ی ego اغلب با خودخواهی، غرور، یا خودمحوری همراه است. مثلاً ممکن است گفته شود که «فلانی به‌قدری ego دارد که هیچ انتقادی را نمی‌پذیرد». در این کاربردها، ego جنبه‌ی منفی دارد و نشان‌دهنده‌ی رفتاری است که برتری‌جویی یا ناتوانی در پذیرش اشتباهات را منعکس می‌کند. این نوع برداشت، در رسانه‌ها، روابط اجتماعی و حتی در محیط‌های کاری نیز به‌وفور دیده می‌شود.

با این حال، باید به این نکته توجه کرد که ego در اصل بخشی طبیعی از ساختار روانی انسان است و همه‌ی افراد به آن نیاز دارند. بدون ego، هویت فردی شکل نمی‌گیرد و توانایی تصمیم‌گیری و تعامل با دنیای بیرونی به خطر می‌افتد. مسأله در «داشتن یا نداشتن ego» نیست، بلکه در «تعادل» آن است؛ یعنی داشتن خودآگاهی‌ای سالم، که نه در خودبزرگ‌بینی افراط می‌کند و نه در خودکم‌بینی و انکار ارزش‌های شخصی فرو می‌رود.

ارجاع به لغت ego

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ego» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ego

لغات نزدیک ego

پیشنهاد بهبود معانی