Psyche

ˈsaɪki ˈsaɪki ˈsaɪki
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
(افسانه یونان) شاهزاده زیبایی که ' کوپید' ( Cupid ) به دام عشقش گرفتار شد، روان، روح

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد psyche

  1. noun innermost self; personality
    Synonyms:
    self soul mind character personality spirit ego inner self individuality subconscious essential nature true being inner child animus anima spirituality élan vital pneuma
    Antonyms:
    body physicality

ارجاع به لغت psyche

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «psyche» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/psyche

لغات نزدیک psyche

پیشنهاد بهبود معانی