فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Woolly

ˈwʊli ˈwʊli
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل‌های نوشتاری دیگر این لغت: wooly و woolie

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    پشمی، پشم‌دار، پشم‌مانند، کرک‌دار، پرزدار، پشمالو
    • - I always wear a woolly hat in the winter to keep my head warm.
    • - در زمستان همیشه برای گرم نگه داشتن سرم از کلاه پشمی استفاده می‌کنم.
    • - The tailor recommended using a wooly cloth for the winter coat.
    • - خیاط توصیه کرد برای کت زمستانی از پارچه‌ی کرک‌دار استفاده کنیم.
    • - This kind of wood has a woolly surface.
    • - این نوع چوب، سطح پرزمانندی دارد.
    • - woolie body
    • - بدن پشمالو
  • adjective
    مبهم، گنگ، غیرواضح، آشفته، مغشوش، درهم‌برهم
    • - The professor dismissed his student's woolly ideas.
    • - استاد عقاید مغشوش دانشجویش را رد کرد.
    • - The professor's lecture was full of woolly arguments.
    • - سخنرانی پروفسور پر از استدلال‌های مبهم بود.
  • noun countable informal
    انگلیسی بریتانیایی قدیمی لباس پشمی، عرق‌گیر کرکی، ژاکت پشمی
    • - to wear one's winter woollies
    • - لباس‌های پشمی زمستانی خود را پوشیدن
    • - She had a variety of woollies.
    • - انواع عرق‌گیرهای پشمی را داشت.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد woolly

  1. adjective Covered with hair
    Synonyms: fleecy, flocculent, downy, fluffy, hairy, soft, wooly, woolen, furry, blurry, kinky, confused, fuzzy, disorganized, wool-bearing, hirsute, lanate, laniferous, pilose, wooly-haired, lanose, nappy, unclear, woolly-haired
  2. adjective Confused and vague; used especially of thinking
    Synonyms: addled, befuddled, muddled, muzzy, wooly, woolly-headed, wooly-minded
  3. adjective Covered with dense cottony hairs or hairlike filaments
    Synonyms: lanate
  4. noun
    Synonyms: alpaca, batting, cashmere, flock, shag, shetland

Idioms

  • wild and woolly

    کثیف، درهم ریخته، ژولیده، پشمالو

لغات هم‌خانواده woolly

ارجاع به لغت woolly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «woolly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/woolly

لغات نزدیک woolly

پیشنهاد بهبود معانی