فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Alpaca

ælˈpækə ælˈpækə

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

جانورشناسی آلپاکا (گونه‌ای لاما)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

مشاهده

I saw an alpaca at the petting zoo.

من آلپاکایی را در باغ‌وحش حیوانات خانگی دیدم.

My neighbor owns a small herd of alpacas on his farm.

همسایه‌ام گله‌ای کوچک از آلپاکا در مزرعه‌ی خود دارد.

noun uncountable

پشم آلپاکا، پارچه‌ی ساخته‌شده از پشم آلپاکا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

I bought a beautiful alpaca sweater made with the finest wool.

من یک ژاکت آلپاکای زیبا خریدم که با بهترین پشم درست شده بود.

My favorite winter hat is made from alpaca.

کلاه زمستانی مورد علاقه‌ام از پشم آلپاکا ساخته شده است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد alpaca

  1. noun domesticated llama with long silky fleece; believed to be a domesticated variety of the guanaco
    Synonyms:
    Lama pacos

ارجاع به لغت alpaca

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «alpaca» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/alpaca

لغات نزدیک alpaca

پیشنهاد بهبود معانی