شکل جمع:
woolsپشم، مو
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
wool trade
تجارت پشم
sheep wool
پشم گوسفند
made of virgin wool
ساخته شده از پشم بکر
steel wool
پشم فلزی (سیم ظرفشویی)
کاموا
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a skein of knitting wool
یک کلاف کاموای بافتنی
The sweater was made of a fine wool.
ژاکت از کاموای ظریف درست شده بود.
پوشاک محصولی از پشم، جامهی پشمی، پارچهی پشمی
a wool blanket
یک پتوی پشمی
The wool fabric was used to make a beautiful quilt.
از پارچهی پشمی برای درست کردن لحافی زیبا استفاده میشد.
گیاهشناسی کرک (ساختاری روی برگهای گیاهان شبیه به موهای کوچک)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی گیاهشناسی
The wool on the leaves of the plant protected it from the cold.
کرک روی برگهای گیاه آن را از سرما محافظت میکرد.
The wool on the plant's leaves kept it warm in the winter.
کرک روی برگهای گیاه آن را در زمستان گرم نگه میداشت.
پشم سنگ، پشم سرباره
The insulation in the attic was made from wool fibers.
عایق اتاق زیر شیروانی از الیاف پشم سنگ شده ساخته شده است.
The wool was dyed a vibrant shade of blue.
پشم سرباره با سایهروشن آبی رنگ شده بود.
(استرالیا - گوسفند) آمادهی پشمچینی
(امریکا - عامیانه) اصیل، مرغوب، اعلا، بیتقلب
مزاحم، سر خر
pull the wool over someone's eyes
گول زدن، سر کسی شیره مالیدن، سر کسی کلاه گذاشتن، فریب دادن
wrap somebody up in cotton wool
(انگلیس - عامیانه) لوس بار آوردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «wool» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wool