شکل جمع:
woolsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(استرالیا - گوسفند) آمادهی پشمچینی
(امریکا - عامیانه) اصیل، مرغوب، اعلا، بیتقلب
مزاحم، سر خر
pull the wool over someone's eyes
گول زدن، سر کسی شیره مالیدن، سر کسی کلاه گذاشتن، فریب دادن
wrap somebody up in cotton wool
(انگلیس - عامیانه) لوس بار آوردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «wool» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wool