آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • Idioms
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۷ شهریور ۱۴۰۳

    Wool

    wʊl wʊl

    شکل جمع:

    wools

    معنی wool | جمله با wool

    noun uncountable B1

    پشم، مو

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی مقدماتی

    مشاهده

    wool trade

    تجارت پشم

    sheep wool

    پشم گوسفند

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    made of virgin wool

    ساخته شده از پشم بکر

    steel wool

    پشم فلزی (سیم ظرف‌شویی)

    noun uncountable

    کاموا

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    a skein of knitting wool

    یک کلاف کاموای بافتنی

    The sweater was made of a fine wool.

    ژاکت از کاموای ظریف درست شده بود.

    noun countable

    پوشاک محصولی از پشم، جامه‌ی پشمی، پارچه‌ی پشمی

    a wool blanket

    یک پتوی پشمی

    The wool fabric was used to make a beautiful quilt.

    از پارچه‌ی پشمی برای درست کردن لحافی زیبا استفاده می‌شد.

    noun uncountable

    گیاه‌شناسی کرک (ساختاری روی برگ‌های گیاهان شبیه به موهای کوچک)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی گیاه‌شناسی

    مشاهده

    The wool on the leaves of the plant protected it from the cold.

    کرک روی برگ‌های گیاه آن‌ را از سرما محافظت می‌کرد.

    The wool on the plant's leaves kept it warm in the winter.

    کرک روی برگ‌های گیاه آن را در زمستان گرم نگه می‌داشت.

    noun uncountable

    پشم سنگ، پشم سرباره

    The insulation in the attic was made from wool fibers.

    عایق اتاق زیر شیروانی از الیاف پشم سنگ شده ساخته شده است.

    The wool was dyed a vibrant shade of blue.

    پشم سرباره با سایه‌روشن آبی رنگ شده بود.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد wool

    1. noun fleecy fiber, especially of sheep
      Synonyms:
      fleece yarn lamb's wool alpaca llama angora wool Australian wool shetland wool botany wool vicuna vicuña mineral wool glass-wool Berlin wool German wool
    1. noun cloth made from wool
      Synonyms:
      woolen fabric material fleece yarn cashmere flannel tweed worsted gabardine suiting serge broadcloth duffel merino frieze mohair

    Collocations

    in the wool

    (استرالیا - گوسفند) آماده‌ی پشم‌چینی

    Idioms

    all wool and a yard wide

    (امریکا - عامیانه) اصیل، مرغوب، اعلا، بی‌تقلب

    in one's wool

    مزاحم، سر خر

    pull the wool over someone's eyes

    گول زدن، سر کسی شیره مالیدن، سر کسی کلاه گذاشتن، فریب دادن

    wrap somebody up in cotton wool

    (انگلیس - عامیانه) لوس بار آوردن

    لغات هم‌خانواده wool

    • noun
      wool, woolly
    • adjective
      woolen, woolly

    سوال‌های رایج wool

    شکل جمع wool چی میشه؟

    شکل جمع wool در زبان انگلیسی wools است.

    ارجاع به لغت wool

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «wool» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wool

    لغات نزدیک wool

    • - woof
    • - woofer
    • - wool
    • - wool fat
    • - wool gather
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    humanistic humanities humongous hunch hydration hypothetically ideally trick turban micromanagement hepatitis orange juice lowboy evolutionist aft رغبت مذمت کردن مذاب ذوب شدن ذوب کردن قلابچه‌ماهی چرم‌ماهی گورخرماهی فیل‌ماهی اعتلا اولویت‌بندی کردن پرآب تهاتر کردن جنوب شرقی جوی
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.