فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Gabardine

ˈɡæbərdiːn ˈɡæbədiːn

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

پارچه‌ی گاباردین

The tailor recommended using gabardine fabric for the trousers.

خیاط استفاده از پارچه‌ی گاباردین را برای شلوار پیشنهاد کرد.

I need to buy some gabardine for my sewing project.

برای پروژه‌ی خیاطی‌ام باید مقداری پارچه‌ی گاباردین بخرم.

noun countable

پوشاک لباسی از پارچه‌ی گاباردین (مخصوصاً کت)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

She wore a stylish gabardine jacket to the business meeting.

او در جلسه‌ی کاری یک کت شیک از پارچه‌ی گاباردین پوشید.

His gabardine suit looked impeccable at the wedding ceremony.

کت‌شلوار گاباردین او در مراسم عروسی عالی به نظر می‌رسید.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gabardine

  1. noun a loose coverall (coat or frock) reaching down to the ankles
    Synonyms:
    smock duster dust coat gaberdine flannel tweed white

ارجاع به لغت gabardine

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gabardine» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gabardine

لغات نزدیک gabardine

پیشنهاد بهبود معانی