فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Woolly-headed

ˈwʊliˈhedəd ˈwʊliˈhedɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    آشفته، پریشان، پریشان‌حواس، گیج (شخص)، درهم‌برهم، مغشوش (فکر و غیره)
    • - His woolly-headed response to the question only confused the audience further.
    • - پاسخ درهم‌برهم او به این پرسش تنها مخاطب را بیشتر گیج کرد.
    • - The woolly-headed individual often appeared lost in thought.
    • - این شخص پریشان‌حواس اغلب در فکر فرو می‌رفت.
  • adjective
    دارای زلف پشم‌مانند، سرپشمالو
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد woolly-headed

  1. adjective Confused and vague; used especially of thinking
    Synonyms: addled, befuddled, muddled, muzzy, woolly, wooly, wooly-minded

ارجاع به لغت woolly-headed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «woolly-headed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/woolly-headed

لغات نزدیک woolly-headed

پیشنهاد بهبود معانی