امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Detectable

    dəˈtektəbl̩ dɪˈtektəbl̩
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more detectable

    • صفت عالی:

      most detectable

    معنی‌ها

    adjective
    یافتنی، قابل کشف

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    adjective
    قابل‌کشف
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد detectable

    1. adjective Capable of being noticed or apprehended mentally
      Synonyms: perceptible, noticeable, discernible, observable, appreciable, distinguishable, palpable, perceivable, ponderable, sensible, disclosable, exposable, spottable

    لغات هم‌خانواده detectable

    ارجاع به لغت detectable

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «detectable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/detectable

    لغات نزدیک detectable

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند