Ponderable

ˈpɒndərəbl̩ ˈpɒndərəbl̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
قابل تعمق و تفکر، قابل سنجش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ponderable

  1. adjective Capable of being noticed or apprehended mentally
    Synonyms: substantial, appreciable, detectable, discernible, distinguishable, weighty, noticeable, cogitable, observable, palpable, perceivable, massive, perceptible, sensible
  2. adjective Capable of being weighed or considered; - James Jeans
    Antonyms: imponderable

ارجاع به لغت ponderable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ponderable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ponderable

لغات نزدیک ponderable

پیشنهاد بهبود معانی