با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Manifest

ˈmænəfest ˈmænəfest
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    manifested
  • شکل سوم:

    manifested
  • سوم‌شخص مفرد:

    manifests
  • وجه وصفی حال:

    manifesting
  • شکل جمع:

    manifests
  • صفت تفضیلی:

    more manifest
  • صفت عالی:

    most manifest

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective C1
بارز، آشکار، معلوم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- The truth of his words became manifest at that time.
- درستی گفته‌های او در آن هنگام آشکار شد.
- a nation's manifest destiny
- سرنوشت آشکار یک ملت
- Fear was manifest in her face.
- ترس از چهره‌اش می‌بارید.
verb - transitive
بازنمود کردن، آشکار ساختن، معلوم کردن، فاش کردن
- He tried to manifest his love through deeds rather than words.
- او کوشید که عشق خود را در عمل نشان بدهد نه با حرف.
- The murderer manifested no signs of regret.
- آدمکش نشانی از ندامت از خود بروز نداد.
noun countable
اشاره، نشانه، دلالت
noun countable
خبر، اعلامیه، بیانیه، نامه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد manifest

  1. adjective clear, obvious
    Synonyms: apparent, big as life, bold, clear-cut, conspicuous, crystal clear, disclosed, distinct, divulged, evidenced, evident, evinced, glaring, noticeable, open, palpable, patent, plain, prominent, revealed, shown, straightforward, told, unambiguous, unmistakable, visible
    Antonyms: ambiguous, concealed, obscure, unclear, vague
  2. verb exhibit, make plain
    Synonyms: confirm, declare, demonstrate, display, embody, establish, evidence, evince, expose, express, exteriorize, externalize, flash, illustrate, incarnate, let it all hang out, mark, materialize, objectify, ostend, parade, personalize, personify, personize, proclaim, prove, reveal, set forth, show, show and tell, showcase, signify, sport, strut, substantiate, suggest, utter, vent, voice, wave around
    Antonyms: bury, conceal, cover, obscure, withhold

ارجاع به لغت manifest

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «manifest» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/manifest

لغات نزدیک manifest

پیشنهاد بهبود معانی