گذشتهی ساده:
showcasedشکل سوم:
showcasedسومشخص مفرد:
showcasesوجه وصفی حال:
showcasingشکل جمع:
showcasesویترین، جعبهآینه
The museum installed a new showcase to display the ancient artifacts safely.
موزه جعبهآینهی جدیدی برای نمایش ایمن مصنوعات باستانی نصب کرد.
She admired the jewelry in the glass showcase at the boutique.
او جواهرات موجود در ویترین شیشهای بوتیک را تحسین کرد.
رویداد، مراسم، مکان، موقعیت (برای به نمایش گذاشتن چیزی)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Soon the magazine became a showcase for young writers.
بهزودی آن مجله جایی برای به نمایش گذاشتن نویسندگان جوان شد.
Their annual showcase celebrates the achievements of young musicians.
مراسم سالانه آنها، دستاوردهای نوازندگان جوان را جشن میگیرد.
به نمایش گذاشتن، نشان دادن
The new film showcases the talents of two of our most brilliant actors.
فیلم جدید هنر دو نفر از درخشانترین بازیگران ما را نشان میدهد.
The artist will showcase her latest paintings at the gallery this weekend.
این هنرمند آخرین نقاشیهای خود را در این گالری به نمایش میگذارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «showcase» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/showcase