فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Showcase

ˈʃoʊkeɪs ˈʃəʊkeɪs

گذشته‌ی ساده:

showcased

شکل سوم:

showcased

سوم‌شخص مفرد:

showcases

وجه وصفی حال:

showcasing

شکل جمع:

showcases

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

ویترین، جعبه‌آینه

The museum installed a new showcase to display the ancient artifacts safely.

موزه جعبه‌آینه‌ی جدیدی برای نمایش ایمن مصنوعات باستانی نصب کرد.

She admired the jewelry in the glass showcase at the boutique.

او جواهرات موجود در ویترین شیشه‌ای بوتیک را تحسین کرد.

noun countable

رویداد، مراسم، مکان، موقعیت (برای به نمایش گذاشتن چیزی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Soon the magazine became a showcase for young writers.

به‌زودی آن مجله جایی برای به نمایش گذاشتن نویسندگان جوان شد.

Their annual showcase celebrates the achievements of young musicians.

مراسم سالانه آن‌ها، دستاوردهای نوازندگان جوان را جشن می‌گیرد.

verb - transitive

به نمایش گذاشتن، نشان دادن

The new film showcases the talents of two of our most brilliant actors.

فیلم جدید هنر دو نفر از درخشان‌ترین بازیگران ما را نشان می‌دهد.

The artist will showcase her latest paintings at the gallery this weekend.

این هنرمند آخرین نقاشی‌های خود را در این گالری به نمایش می‌گذارد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد showcase

  1. noun a glass container used to store and display items in a shop or museum or home
    Synonyms:
    case cabinet display-case display counter vitrine show-window exhibition museum case

ارجاع به لغت showcase

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «showcase» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/showcase

لغات نزدیک showcase

پیشنهاد بهبود معانی