جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Exteriorize

ɪksˈtɪərɪəraɪz ɪksˈtɪərɪəraɪz

معنی و نمونه‌جمله

ظاهری دانستن، به‌صورت ظاهر فهمیدن یا فهاندن، صورت ظاهر یا وجود خارجی دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

to exteriorize the colon

بریدن و درآوردن قولون

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد exteriorize

verb to represent (an abstraction, for example) in or as if in bodily form

Synonyms:

embody personify represent incarnate manifest materialize objectify externalize externalise substantiate body forth personalize

verb bring outside the body for surgery, of organs

Synonyms:

bring outside

ارجاع به لغت exteriorize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «exteriorize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/exteriorize

لغات نزدیک exteriorize

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!