Personalize

ˈpɜrːsnlaɪz ˈpɜːsnəlaɪz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    personalized
  • شکل سوم:

    personalized
  • سوم‌شخص مفرد:

    personalizes
  • وجه وصفی حال:

    personalizing

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive
شخصیت را مجسم کردن و نشان دادن، دارای شخصیت کردن،جنبه شخصی دادن به

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- a personalized check
- چک بانکی با اسم شخص
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد personalize

  1. verb Make personal or more personal
    Synonyms: personalise, individualize, individualise
    Antonyms: depersonalize
  2. verb To represent (an abstraction, for example) in or as if in bodily form
    Synonyms: body forth, embody, exteriorize, externalize, incarnate, manifest, materialize, objectify, personify, substantiate

لغات هم‌خانواده personalize

ارجاع به لغت personalize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «personalize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/personalize

لغات نزدیک personalize

پیشنهاد بهبود معانی