فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Noted

ˈnoʊt̬ɪd ˈnəʊtɪd

سوم‌شخص مفرد:

notes

وجه وصفی حال:

noting

صفت تفضیلی:

more noted

صفت عالی:

most noted

معنی

adjective

برجسته، مورد‌ملاحظه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد noted

  1. adjective famous, eminent
    Synonyms:
    well-known popular notable renowned celebrated prominent recognized distinguished leading eminent acclaimed esteemed illustrious conspicuous name of note star somebody redoubted celeb notorious
    Antonyms:
    unknown unimportant insignificant

ارجاع به لغت noted

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «noted» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/noted

لغات نزدیک noted

پیشنهاد بهبود معانی