با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Noted

ˈnoʊt̬ɪd ˈnəʊtɪd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    notes
  • وجه وصفی حال:

    noting
  • صفت تفضیلی:

    more noted
  • صفت عالی:

    most noted

معنی

adjective
برجسته، مورد‌ملاحظه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد noted

  1. adjective famous, eminent
    Synonyms: acclaimed, celeb, celebrated, conspicuous, distinguished, esteemed, illustrious, leading, name, notable, notorious, of note, popular, prominent, recognized, redoubted, renowned, somebody, star, well-known
    Antonyms: insignificant, unimportant, unknown

ارجاع به لغت noted

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «noted» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/noted

لغات نزدیک noted

پیشنهاد بهبود معانی