امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Famous

ˈfeɪməs ˈfeɪməs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more famous
  • صفت عالی:

    most famous

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective A1
بلند آوازه، مشهور، معروف، نامی، عالی، ستوده، برجسته، سربلند، نامی، نامور، نامدار، پرآوازه، شهیر، شهره، نیکنام، نام‌آور، زبانزد، سرشناس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- famous in the city
- شهره‌ی شهر
- one of Iran's most famous writers
- یکی از نامدارترین نویسندگان ایران
- She became rich and famous in a short time.
- در مدت کوتاهی پولدار و بلندآوازه شد.
adjective
(عامیانه) عالی، درجه یک، معرکه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد famous

  1. adjective legendary, notable to many
    Synonyms: acclaimed, applauded, august, brilliant, celebrated, conspicuous, distinguished, elevated, eminent, exalted, excellent, extraordinary, foremost, glorious, grand, great, honored, illustrious, important, imposing, influential, in limelight, in spotlight, leading, lionized, memorable, mighty, much-publicized, noble, noted, noteworthy, notorious, of note, outstanding, peerless, powerful, preeminent, prominent, recognized, remarkable, renowned, reputable, signal, splendid, talked about, well-known
    Antonyms: inconspicuous, obscure, unknown, unnotable, unremarkable

لغات هم‌خانواده famous

ارجاع به لغت famous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «famous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/famous

لغات نزدیک famous

پیشنهاد بهبود معانی