آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۲ آذر ۱۴۰۲

    Noble

    ˈnoʊbl ˈnəʊbl

    شکل جمع:

    nobles

    صفت تفضیلی:

    more noble

    صفت عالی:

    most noble

    معنی noble | جمله با noble

    adjective C1

    والامنش، شرافتمند، ارجمند، بزرگ منش، بزرگوار، برجسته، نامور، شهره، نیکنام، خوشنام

    a noble leader

    رهبر شهیر

    The nobles opposed the new king.

    اشراف با شاه جدید مخالف بودند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    His father was of a noble line.

    پدرش از خانواده‌ی اشراف بود.

    adjective

    نجیب، خوش طینت، شریف، خوش ذات

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    a man of noble nature

    مردی دارای طبع والا

    was a noble king.

    پادشاهی نجیب بود.

    adjective

    اعلا، مجلل، پر جلال، شکوهمند، پرشکوه، باعظمت، معظم

    He inherited a noble mansion.

    او کاخ مجللی را به ارث برد.

    a noble view

    منظر‌ه‌ی پرشکوه

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    a noble cathedral

    کلیسای باعظمت

    adjective

    عالی، برتر، خیلی خوب، ناب

    noble wines

    شراب‌های ناب

    noble supper

    شام عالی

    adjective

    شیمی (در مورد برخی فلزات مانند طلا و برخی گازها مانند هلیم) نجیب، بدون واکنش، (به ویژه در مقابل اسیدها و هوا) بی اثر

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی شیمی

    مشاهده

    Gold is a noble metal.

    طلا فلزی است که زنگ نمی‌زند.

    noble gas

    گاز بی‌اثر

    adjective

    نجیب زاده، فرزانه، پاک نژاد، اشراف زاده، بزرگزاده، والاگهر

    noun countable

    آدم اشرافی

    noun countable

    (انگلیس) سکه ی طلا

    noun countable

    (قدیمی - خودمانی) سردسته ی اعتصاب شکن ها

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد noble

    1. adjective aristocratic
      Synonyms:
      titled wellborn highborn patrician gentle kingly queenly imperial
      Antonyms:
      lowly ignoble unsophisticated servile unaristocratic
    1. adjective dignified, excellent
      Synonyms:
      great grand generous magnificent splendid eminent distinguished impressive remarkable extraordinary worthy reputable excellent benevolent beneficent charitable liberal humane refined cultivated upright virtuous tolerant sympathetic imposing stately august benign big bounteous brilliant courtly elevated first-rate gracious great-hearted high-minded honorable lofty magnanimous meritorious preeminent sublime supreme
      Antonyms:
      undignified ignoble unrefined unsophisticated
    1. noun member of royal or important family
      Synonyms:
      royalty aristocrat lord lady prince princess duke duchess peer emperor empress count countess gentleman gentlewoman blue blood patrician archduke archduchess silk stocking

    سوال‌های رایج noble

    شکل جمع noble چی میشه؟

    شکل جمع noble در زبان انگلیسی nobles است.

    صفت تفضیلی noble چی میشه؟

    صفت تفضیلی noble در زبان انگلیسی more noble است.

    صفت عالی noble چی میشه؟

    صفت عالی noble در زبان انگلیسی most noble است.

    ارجاع به لغت noble

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «noble» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/noble

    لغات نزدیک noble

    • - nobelium
    • - nobility
    • - noble
    • - noble fir
    • - nobleman
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    log on loki long-distance long opening hours longtime merci merciful metrical mildly missy needless newsstand nexus nighttime nighty-night میلیونر قورباغه موذن ایتالیا ضامن ضمانت ضمانت کردن ضمانت‌نامه تضمین تضمین کردن رضایت‌نامه عزم عزیمت عزیمت کردن متملق
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.