شکل جمع:
empressesزن امپراتور، ملکه، امپراتریس، شهبانو
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the empress of his heart
ملکهی قلب او
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «empress» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/empress