آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۴ شهریور ۱۴۰۴

    Empowerment

    ɪmˈpaʊɚmənt ɪmˈpaʊɚmənt ɪmˈpaʊəmənt

    معنی empowerment | جمله با empowerment

    noun uncountable

    (اختیار یا قدرتی که به کسی/چیزی برای انجام کاری داده می‌شود) توانمندسازی، قدرت‌بخشی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    economic empowerment

    توانمندسازی اقتصادی

    the empowerment of women

    توانمندسازی زنان

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد empowerment

    1. noun the act of conferring legality or sanction or formal warrant
      Synonyms:
      authorization authorisation

    لغات هم‌خانواده empowerment

    noun
    power, superpower, powerlessness, empowerment
    adjective
    powerful, overpowering, power, powered
    verb - transitive
    power, empower, overpower
    adverb
    powerfully, overpoweringly

    سوال‌های رایج empowerment

    معنی empowerment به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «توانمندسازی» در زبان انگلیسی به empowerment ترجمه می‌شود.

    توانمندسازی مفهومی کلیدی در حوزه‌های فردی، اجتماعی و سازمانی است که به معنای اعطای قدرت، اختیار یا فرصت به افراد یا گروه‌ها برای کنترل بیشتر بر زندگی، تصمیم‌گیری‌ها و منابع خود می‌باشد. این واژه ریشه در فعل "empower" دارد که به معنای «قدرت بخشیدن» است. توانمندسازی به افراد کمک می‌کند تا پتانسیل‌های درونی خود را شناسایی کرده و با اعتمادبه‌نفس بیشتری در مسیر تحقق اهدافشان گام بردارند.

    در بعد فردی، توانمندسازی اغلب با رشد شخصی و توسعه مهارت‌ها ارتباط دارد. فردی که توانمند شده باشد، نه تنها به قابلیت‌های خود آگاه است، بلکه در مواجهه با چالش‌ها، احساس ناتوانی نمی‌کند. او یاد می‌گیرد که چگونه تصمیم‌های مهم زندگی را مستقلانه بگیرد، مسئولیت‌پذیر باشد و نقش فعالی در جامعه ایفا کند. از این منظر، توانمندسازی یک فرآیند ذهنی و روانی است که اعتمادبه‌نفس، عزت‌نفس و انگیزه درونی فرد را افزایش می‌دهد.

    در سطح اجتماعی، توانمندسازی به معنای ایجاد شرایطی است که افراد یا گروه‌های محروم بتوانند صدای خود را به گوش برسانند و در فرآیندهای اجتماعی و سیاسی مشارکت داشته باشند. برای مثال، توانمندسازی زنان و اقلیت‌ها به آنها این امکان را می‌دهد که موانع سنتی و ساختاری را پشت سر گذاشته و از فرصت‌های برابر در آموزش، اشتغال و تصمیم‌گیری برخوردار شوند. این بُعد از توانمندسازی، رابطه نزدیکی با عدالت اجتماعی و حقوق بشر دارد.

    در محیط‌های کاری و سازمانی، توانمندسازی به معنای دادن اختیار، آزادی عمل و منابع لازم به کارکنان است تا بتوانند وظایف خود را با خلاقیت و استقلال بیشتری انجام دهند. سازمان‌هایی که فرهنگ توانمندسازی را در میان کارکنان خود رواج می‌دهند، معمولاً شاهد افزایش رضایت شغلی، بهره‌وری بیشتر و نوآوری خواهند بود. این امر باعث می‌شود کارکنان احساس کنند که نقششان در موفقیت سازمان تأثیرگذار است و همین امر تعهد آنها را افزایش می‌دهد.

    توانمندسازی فرآیندی پویا و چندبعدی است که در سطوح مختلف فردی، اجتماعی و سازمانی اهمیت دارد. این مفهوم با ارزش‌هایی چون آزادی، استقلال، رشد و عدالت گره خورده است. در جهانی که همواره با تغییرات سریع و چالش‌های پیچیده همراه است، توانمندسازی به افراد و جوامع کمک می‌کند تا نه تنها خود را با شرایط جدید وفق دهند، بلکه در ساختن آینده‌ای بهتر نیز نقش‌آفرینی کنند.

    ارجاع به لغت empowerment

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «empowerment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/empowerment

    لغات نزدیک empowerment

    • - emposion
    • - empower
    • - empowerment
    • - empress
    • - empressement
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    would worth wrangle worn word order worship woofer wold wolf with that winner wildly wield wonderful who's وزغ عبرت کایاک عاج کره‌خر کوکائین کیکاووس گرگ‌ومیش انبردست عنبر نهنگ عنبر غر زدن غرغرو غالب مغلوب
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.