آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Empowerment

ɪmˈpaʊɚmənt ɪmˈpaʊɚmənt ɪmˈpaʊəmənt

معنی empowerment | جمله با empowerment

noun uncountable

(اختیار یا قدرتی که به کسی/چیزی برای انجام کاری داده می‌شود) توانمندسازی، قدرت‌بخشی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

economic empowerment

توانمندسازی اقتصادی

the empowerment of women

توانمندسازی زنان

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد empowerment

  1. noun the act of conferring legality or sanction or formal warrant
    Synonyms:
    authorization authorisation

لغات هم‌خانواده empowerment

ارجاع به لغت empowerment

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «empowerment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/empowerment

لغات نزدیک empowerment

پیشنهاد بهبود معانی