سومشخص مفرد:
powersوجه وصفی حال:
poweringاین adjective معمولاً به تنهایی به کار نمیرود و اغلب همراه با اسمهای دیگر میآید. یهعبارت دیگر، با اسامی دیگر ترکیب میسازد.
(دستگاه و وسیلهی نقلیه و غیره) دارای سوخت مشخص یا محرک اولیه، نیروگرفته (از)، توانگرفته (از)، مجهز (به)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
battery-powered tools
ابزارهای مجهز به باتری
a solar-powered calculator
ماشینحساب خورشیدی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «powered» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/powered