شکل نوشتاری دیگر این لغت: well-born
نجیبزاده، بااصلونسب، اشرافزاده، اصیل، نیکزاده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The wellborn couple hosted extravagant parties at their luxurious estate.
این زوج نجیبزاده مهمانیهای پرزرقوبرقی را در ملک مجلل خود برگزار کردند.
The well-born actress captivated audiences with her grace and talent on stage.
این هنرپیشهی اصیل با ظرافت و استعدادش روی صحنه تماشاگران را مجذوب خود کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «wellborn» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wellborn