با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Well-worn

ˈwelwɔːrn ˈwelwɔːn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

adjective
کهنه، کارکرده، مستعمل
adjective
مبتذل، فرسوده، تکراری، پیش‌پاافتاده
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد well-worn

  1. adjective Without freshness or appeal because of overuse
    Synonyms: banal, commonplace, hackneyed, shopworn, threadbare, timeworn, tired, trite, bromidic, clichéd, corny, musty, overused, overworked, platitudinal, platitudinous, stale, stereotyped, stereotypic, stereotypical, old-hat, warmed-over, worn-out, stock

ارجاع به لغت well-worn

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «well-worn» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/well-worn

لغات نزدیک well-worn

پیشنهاد بهبود معانی