فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Wellhead

American: ˈwelˌhed British: ˈwelhed
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    سرچاه نفت، سرچشمه، منبع، چشمه، سر دیوار
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد wellhead

  1. noun The source of water for a well
    Synonyms: wellspring

ارجاع به لغت wellhead

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wellhead» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wellhead

لغات نزدیک wellhead

پیشنهاد بهبود معانی