امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Gentlewoman

ˈdʒentlˌwʊmən ˈdʒentlˌwʊmən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
بانو، خانم، زن نجیب، زن باتربیت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gentlewoman

  1. noun A ladylike woman
    Synonyms:
    noblewoman woman of breeding
  1. noun A woman of refinement
    Synonyms:
    lady attendant considerate dame gracious madam ma'am polite

ارجاع به لغت gentlewoman

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gentlewoman» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gentlewoman

لغات نزدیک gentlewoman

پیشنهاد بهبود معانی