با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Gently

ˈdʒentli ˈdʒentli
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more gently
  • صفت عالی:

    most gently

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb B2
باملایمت، به‌آرامی، به‌‌تدریج، بانرمی، آرام‌آرام، آهسته، باملاحظه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- Pick the baby up gently.
- بچه را با ملاحظه و یواش بردار.
- she gently kneaded the muscles in his back.
- به آرامی عضلات پشتش را ماساژ داد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gently

  1. adverb quietly and softly
    Synonyms: mildly, blandly, smoothly, lightly
  2. adverb kindly
    Synonyms: considerately, tenderly, benevolently

لغات هم‌خانواده gently

ارجاع به لغت gently

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gently» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gently

لغات نزدیک gently

پیشنهاد بهبود معانی