لطافت، مهربانی، ملایمت
He was a man of gentleness.
مرد مهربانی بود.
Her motherly face seemed to radiate gentleness and warmth.
از چهرهی مادرانهاش لطافت و صمیمیت میتابید.
آرامش، سکون
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
gentleness of the breeze
آرامش نسیم
the gentleness of the sea and the scent of flowers
سکون دریا و رایجهی گلها
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «gentleness» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gentleness