شکنندگی، آسیبپذیری، ناپایداری، ظرافت، تردی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He admired the artistic fragility of the porcelain figures.
او ظرافت هنری مجسمههای چینی را تحسین میکرد.
Scientists are concerned about the fragility of coral reefs under climate change.
دانشمندان دربارهی آسیبپذیری صخرههای مرجانی در برابر تغییرات اقلیمی نگراناند.
The collapse of the bank showed the fragility of the entire financial system.
فروپاشی بانک، شکنندگی کل نظام مالی را نشان داد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «fragility» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fragility