آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Fragment

ˈfræɡmənt ˈfræɡmənt ˈfræɡmənt ˈfræɡmənt

گذشته‌ی ساده:

fragmented

شکل سوم:

fragmented

سوم‌شخص مفرد:

fragments

وجه وصفی حال:

fragmenting

شکل جمع:

fragments

معنی fragment | جمله با fragment

noun countable B2

پاره، خرده، تکه، قطعه، بریده، جز، (اجزا)، بخش، قسمت، شکنه

he first took blood and bone fragments out of the wound.

ابتدا خون و خرده استخوان‌ها را از زخم بیرون آورد.

only a few fragments of the manuscript have survived and they are not legible.

فقط چندپاره از آن نسخه‌ی خطی باقی مانده است و آن هم خوانا نیست.

verb - transitive verb - intransitive countable

تکه کردن، شکنه کردن، پاره پاره کردن، خرد شدن یا کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

the grenade fragmented the statue into thousands of pieces.

نارنجک مجسمه را به هزاران ذره خرد کرد.

fragmented thoughts

افکار ازهم گسیخته

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد fragment

سوال‌های رایج fragment

گذشته‌ی ساده fragment چی میشه؟

گذشته‌ی ساده fragment در زبان انگلیسی fragmented است.

شکل سوم fragment چی میشه؟

شکل سوم fragment در زبان انگلیسی fragmented است.

شکل جمع fragment چی میشه؟

شکل جمع fragment در زبان انگلیسی fragments است.

وجه وصفی حال fragment چی میشه؟

وجه وصفی حال fragment در زبان انگلیسی fragmenting است.

سوم‌شخص مفرد fragment چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد fragment در زبان انگلیسی fragments است.

ارجاع به لغت fragment

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fragment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fragment

لغات نزدیک fragment

پیشنهاد بهبود معانی