۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Chunk

tʃʌŋk tʃʌŋk

شکل جمع:

chunks

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable C1

تکه بزرگ یا کلفت و کوتاه (درمورد سنگ و یخ و چوب)، (مجازاً) کنده، مقدار قابل‌توجه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

a chunk of meat

یک شقه گوشت

They were hammering pieces off a big chunk of ice.

آن‌ها با چکش تکه‌هایی را از یک قطعه‌ی بزرگ یخ جدا می‌کردند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a chunk of cool watermelon

یک قاچ هندوانه‌ی سرد

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد chunk

  1. noun mass, slab of something
    Synonyms:
    piece part lump block portion wad hunk glob gob nugget clod dollop

سوال‌های رایج chunk

شکل جمع chunk چی میشه؟

شکل جمع chunk در زبان انگلیسی chunks است.

ارجاع به لغت chunk

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chunk» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/chunk

لغات نزدیک chunk

پیشنهاد بهبود معانی