صفت تفضیلی:
more chunkyصفت عالی:
most chunkyخپله و چاق
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She has two chunky boys.
او دو پسر خپله دارد.
chunky pieces of meat
قطعات درشت گوشت
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «chunky» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/chunky