ذره کوچک، قطره کوچک، گلبول، کره کوچک، قطره، لکه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
little globs of ink
لکههای کوچک جوهر
Globs of oil floated on the water.
قطعات گرد روغن روی آب شناور بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «glob» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/glob