فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Gloaming

ˈɡloʊmɪŋ ˈɡləʊmɪŋ

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun singular uncountable

ادبی (انگلیسی اسکاتلندی) تاریک‌روشن، گرگ‌ومیش، شفق، دمِ غروب، نزدیک غروب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The birds return to their nests during the gloaming.

پرندگان در زمان شفق به آشیانه‌های خود باز می‌گردند.

The streets looked magical in the gloaming.

خیابان‌ها در نزدیکی غروب جادویی به نظر می‌رسیدند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gloaming

  1. noun the time of day immediately following sunset
    Synonyms:
    evening nightfall dusk twilight fall evenfall gloam crepuscule crepuscle
  1. noun the period between afternoon and nighttime
    Synonyms:
    evening eve nightfall dusk twilight eventide even vesper

ارجاع به لغت gloaming

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gloaming» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gloaming

لغات نزدیک gloaming

پیشنهاد بهبود معانی