با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Evenfall

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    غروب، سرشب
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد evenfall

  1. noun The time of day immediately following sunset
    Synonyms: twilight, dusk, gloaming, gloam, nightfall, fall, crepuscule, crepuscle

ارجاع به لغت evenfall

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «evenfall» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/evenfall

لغات نزدیک evenfall

پیشنهاد بهبود معانی