امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Nightfall

    ˈnaɪtfɑːl ˈnaɪtfɔːl
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      nightfalls

    معنی

    noun
    شب هنگام، شبانگاه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد nightfall

    1. noun beginning of darkness
      Synonyms:
      black crepuscule dim dusk eve eventide sundown sunset twilight vespers
      Antonyms:
      daybreak

    ارجاع به لغت nightfall

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «nightfall» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nightfall

    لغات نزدیک nightfall

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return