گذشتهی ساده:
blackedشکل سوم:
blackedسومشخص مفرد:
blacksوجه وصفی حال:
blackingشکل جمع:
blacksصفت تفضیلی:
blackerصفت عالی:
blackestتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
غش کردن، از حال رفتن
خاموش شدن چراغها، قطع شدن برق
خشمگین
سودآور، دارای سود
(از نظر مالی) سودآور، سودبخش، پرسود
not as black as it is painted to be
آنقدرها هم که میگویند بد نیست
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «black» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/black