آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Spotted

ˈspɑːt̬ɪd ˈspɒtɪd

سوم‌شخص مفرد:

spots

وجه وصفی حال:

spotting

معنی spotted | جمله با spotted

adjective

خالدار، نقطه‌نقطه، لک‌دار، لک‌زده

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

a spotted cat

گربه‌ی خال‌خالی

diseased and spotted leaves

برگ‌های آفت‌زده و خال‌زده

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد spotted

  1. adjective speckled
    Synonyms:
    dotted spotty dappled flecked freckled sprinkled blotched flaked patchy pied motley mosaic

لغات هم‌خانواده spotted

سوال‌های رایج spotted

وجه وصفی حال spotted چی میشه؟

وجه وصفی حال spotted در زبان انگلیسی spotting است.

سوم‌شخص مفرد spotted چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد spotted در زبان انگلیسی spots است.

ارجاع به لغت spotted

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «spotted» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/spotted

لغات نزدیک spotted

پیشنهاد بهبود معانی