امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Spotter

American: ˈspɑːtər British: ˈspɒtə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    spotters

معنی

  • noun
    خال‌گذار، نقطه‌نقطه، کاشف جنایات، هدف‌یاب
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد spotter

  1. noun A person employed to keep watch for some anticipated event
    Synonyms: lookout, lookout-man, sentinel, sentry, watch, scout, picket
  2. noun Someone who is the first to observe something
    Synonyms: finder, discoverer

ارجاع به لغت spotter

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «spotter» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/spotter

لغات نزدیک spotter

پیشنهاد بهبود معانی