امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ebony

ˈebəni ˈebəni
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    ebonies

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective noun uncountable
گیاه‌شناسی چوب درخت آبنوس، ساخته‌شده از چوب درخت آبنوس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The artisan carefully polished the ebony cabinet.
- استاد با دقت کابینت ساخته‌شده از چوب آبنوس را جلا داد.
- The luxurious bookshelf was made from ebony, adding a touch of elegance to the room.
- قفسه‌ی کتاب مجلل از چوب درخت آبنوس ساخته شده بود و ظرافتی را به اتاق می‌بخشید.
noun countable uncountable
گیاه‌شناسی آبنوس، درخت آبنوس
- The ebony tree stood tall in the dense forest.
- درخت آبنوس در جنگل انبوه قد علم کرده بود.
- The ebony wood was smooth and dark.
- چوب آبنوس صاف و تیره بود.
adjective noun uncountable
ادبی رنگ مشکی، تیره
- The ebony of the cat's fur was sleek and glossy.
- موی مشکی گربه براق و صاف بود.
- The ebony of the night sky was dotted with twinkling stars.
- آسمان تیره‌ی شب پر از ستاره‌های چشمک‌زن بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ebony

  1. adjective Of the darkest achromatic visual value
    Synonyms: jet, black, inky, ebon, midnight, jetty, onyx, pitch-black, pitchy, coal-black, sable, raven, sooty, wood
  2. adjective A very dark black
    Synonyms: coal-black, sable, ebon, ebony tree, ink black, jet-black, jet, pitch-black, basswood, onyx, beechwood, buttonwood, cassia, catalpa, chinquapin, dogwood, gumwood, ironwood, Diospyros ebenum, soot-black, juniper, laburnum, lancewood, larch, linden, logwood, mangrove, poplar, redwood, sumac, willow

ارجاع به لغت ebony

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ebony» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ebony

لغات نزدیک ebony

پیشنهاد بهبود معانی