امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Jetty

ˈdʒeti ˈdʒeti
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    jetties

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun adjective
سیاه‌رنگ، سیاه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
noun adjective
بارانداز، اسکله بندر
- The municipal pier jetties out nearly a kilometer into the lake.
- اسکله‌ی شهرداری تقریباً یک کیلو متر در دریاچه پیش می‌رود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد jetty

  1. noun pier
    Synonyms: barrier, breakwater, dock, groin, landing, quay, seawall, slip, wharf

ارجاع به لغت jetty

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «jetty» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/jetty

لغات نزدیک jetty

پیشنهاد بهبود معانی