پست، نالایق، فاسد، شریر، بدذات، خیلی بد
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The crime was committed by her villainous father.
جنایت توسط پدر پستفطرت او انجام شده بود./پدر پستفطرتش جنایت کرده بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «villainous» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/villainous