صفت تفضیلی:
more culpableصفت عالی:
most culpableمقصر، مجرم، سزاوار سرزنش، قابل مجازات
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Don't make me culpable for his mistakes.
گناه اشتباهات او را به گردن من میاندازید.
culpable negligence
سهلانگاری سرزنشپذیر
His culpability is in doubt.
تقصیرکاری او مورد شک است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «culpable» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/culpable