Indictable

ɪnˈdaɪtəbl ɪnˈdaɪtəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
حقوق قابل‌تعقیب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد indictable

  1. adjective Guilty
    Synonyms: chargeable, blamable, accountable
  2. adjective Indefensible
    Synonyms: criminal, illicit, felonious

ارجاع به لغت indictable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «indictable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/indictable

لغات نزدیک indictable

پیشنهاد بهبود معانی