Indicia

    ˌɪnˈdɪsjə ˌɪnˈdɪsjə
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    plural
    نشان ویژه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    plural
    (مهر یا برچسبی که مؤسسات بزرگ برای صرفه‌جویی در وقت به‌جای تمبر روی پاکت‌ها می‌زنند و مبلغ بدهی را یکجا به پستخانه می‌پردازند) ‌پذیره‌ی پستی
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت indicia

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «indicia» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/indicia

    لغات نزدیک indicia

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند