بیگناه، بیتقصیر، بیعیب
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He too is not blameless.
او هم بیتقصیر نیست.
He has lived a blameless life.
او زندگی عاری از گناهی داشته است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «blameless» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/blameless