امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Blameless

ˈbleɪmləs ˈbleɪmləs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

بی‌گناه، بی‌تقصیر، بی‌عیب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- He too is not blameless.
- او هم بی‌تقصیر نیست.
- He has lived a blameless life.
- او زندگی عاری از گناهی داشته است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد blameless

  1. adjective not responsible
    Synonyms:
    above suspicion clean clean-handed clear crimeless exemplary faultless good guilt-free guiltless immaculate impeccable inculpable innocent in the clear irreprehensible irreproachable not guilty perfect pure righteous stainless unblemished unimpeachable unoffending unspotted unsullied untarnished upright virtuous
    Antonyms:
    culpable guilty impeachable reproachable responsible

ارجاع به لغت blameless

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «blameless» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/blameless

لغات نزدیک blameless

پیشنهاد بهبود معانی