امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Unimpeachable

ˌʌnɪmˈpiːtʃəbl ˌʌnɪmˈpiːtʃəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

غیرقابل‌سرزنش، بری از اتهام

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unimpeachable

  1. adjective Without guile
    Synonyms:
    faultless like Caesar's wife
  1. adjective Completely acceptable; not open to exception or reproach
    Synonyms:
    blameless irreproachable unquestionable clean faultless immaculate unexceptionable impeccable pure spotless stainless unassailable inculpable unblemished untainted

ارجاع به لغت unimpeachable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unimpeachable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unimpeachable

لغات نزدیک unimpeachable

پیشنهاد بهبود معانی