امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Guiltless

ˈɡɪltləs ˈɡɪltləs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
بی‌گناه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- He was guiltless of the plot.
- او در توطئه دست نداشت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد guiltless

  1. adjective blameless, not responsible
    Synonyms:
    clean clear crimeless exemplary faultless free good immaculate impeccable inculpable innocent irreproachable pure righteous sinless spotless unimpeachable unsullied untainted untarnished virtuous
    Antonyms:
    blameful corrupt guilty immoral sinful wrong

ارجاع به لغت guiltless

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «guiltless» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/guiltless

لغات نزدیک guiltless

پیشنهاد بهبود معانی