گذشتهی ساده:
wrongedشکل سوم:
wrongedسومشخص مفرد:
wrongsوجه وصفی حال:
wrongingشکل جمع:
wrongsصفت تفضیلی:
more wrongصفت عالی:
most wrongنادرست، بدجنس، نامناسب، ناشایسته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He gave me the wrong book.
کتاب عوضی را به من داد.
wrong pronunciation
تلفظ غلط
the wrong method
روش غلط
the wrong side of cloth
پشت پارچه
به طور نادرست، به غلط، به اشتباه
There is something wrong with his eyes.
چشمانش معیوب است.
It is wrong to tell lies.
دروغ گفتن درست نیست.
Your calculations are all wrong.
همهی حسابهای شما اشتباه است.
خسارت زدن، آسیب زدن
The weather was wrong for an all-out attack.
هوا برای حملهی همهجانبه مناسب نبود.
توهین کردن، بیاحترامی کردن، زیر پا گذاشتن
He wronged his parents.
نسبت به والدین خود خوب رفتار نکرد.
Those who do wrong will go to jail.
آنان که تخطی بکنند به زندان خواهند رفت.
گول زدن، فریب دادن
بیاعتبار کردن، بدنام کردن، مورد تردید قرار دادن، بیانصافی کردن
You wrong him; he is not cruel and miserly.
در حق او بیانصافی میکنی، او ظالم و خسیس نیست.
He was wronged by false charges.
با تهمتهای دروغین در حق او بیانصافی کردند.
1- عیب پیدا کردن، خراب شدن، معیوب شدن 2- بدفرجام شدن، پایان بدی داشتن 3- گمراه شدن، از راه به در رفتن
عمل خوب را از عمل بد تشخیص دادن، خوبی و بدی را از هم باز شناختن
عمل بد را جبران و اصلاح کردن، کار شر را تبدیل به کار خیر کردن
(امریکا - عامیانه) سعایت کردن، سوسه آمدن، منفور کردن، مغضوب کردن
get someone (or something) wrong
سوء تعبیر کردن، (منظور کسی را) درست درک نکردن
1- عیب پیدا کردن، خراب شدن، معیوب شدن 2- بدفرجام شدن، پایان بدی داشتن 3- گمراه شدن، از راه به در رفتن
در اشتباه، غیر ذیحق، دچار خطا، هوادار جناح خاطی
(کاری را) به طریق ناصواب شروع کردن، خشت اول را کج گذاشتن
سخت در اشتباهی، این قبری که سرش گریه میکنی مردهای توش نیست، داری اشتباه میزنی، سوراخ دعا رو گم کردی
خلاف میل کسی کار کردن و موجب آزردگی یا خشم او شدن
get up on the wrong side of the bed
از دندهی چپ بلند شدن، بدخلقی کردن، زودرنج و زودخشم بودن
محلهی فقیرنشین، محلهی بد شهر
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «wrong» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wrong