آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Unbecoming

ˌʌnbɪˈkʌmɪŋ ˌʌnbɪˈkʌmɪŋ

معنی unbecoming | جمله با unbecoming

adjective

ناشایست، نازیبا، ناخوشایند، نامناسب، قبیح، دور از شأن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

behavior unbecoming a lady.

رفتاری که در شأن یک بانو نیست.

You must not do what is unbecoming for your situation.

نباید کاری که برای موقعیتی ناخوشایند است انجام دهی.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد unbecoming

ارجاع به لغت unbecoming

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unbecoming» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unbecoming

لغات نزدیک unbecoming

پیشنهاد بهبود معانی