آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Unbeknown

ˌʌnbɪˈnoʊn ˌʌnbɪˈnəʊn

معنی unbeknown | جمله با unbeknown

adverb

( unbeknownst ) نادانسته، به نام علوم، خارج از معلومات شخصی، مجهول

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Unbeknown to his father he sold the car.

اتومبیل را بدون اطلاع پدرش فروخت.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد unbeknown

  1. adverb without someone's knowledge
    Synonyms:
  1. adjective (usually used with `to') occurring or existing without the knowledge of
    Synonyms:

ارجاع به لغت unbeknown

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unbeknown» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unbeknown

لغات نزدیک unbeknown

پیشنهاد بهبود معانی