( unbeknownst ) نادانسته، به نام علوم، خارج از معلومات شخصی، مجهول
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Unbeknown to his father he sold the car.
اتومبیل را بدون اطلاع پدرش فروخت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «unbeknown» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unbeknown