امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Unbeaten

ˌʌnˈbiːtn ˌʌnˈbiːtn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

نباخته، شکست‌نخورده، مغلوب‌نشده، ضرب‌نخورده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unbeaten

  1. adjective Not conquered
    Synonyms: unconquered, victorious, thriving, winning, unvanquished

ارجاع به لغت unbeaten

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unbeaten» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unbeaten

لغات نزدیک unbeaten

پیشنهاد بهبود معانی