فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Unbearable Pain

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation

درد غیرقابل تحمل

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The pain was unbearable; I had to go to the hospital.

درد غیرقابل تحمل بود؛ مجبور شدم به بیمارستان بروم.

She was in unbearable pain after the surgery.

او پس از جراحی درد غیرقابل تحملی داشت.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت unbearable pain

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unbearable pain» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unbearable-pain

لغات نزدیک unbearable pain

پیشنهاد بهبود معانی